پیشنهاد خوش آهنگ امروزم؛ جانم تویی..

به حدی خسته بودم که متاسفانه خواب ماندم 

به جای ساعت پنج صبح، ساعت هفت و نیم از خواب پریدم.

چند کار مهم داشتم که باید انجام می شد. وقتی به ساعت نگاه کردم ناامید شدم؛

و بی خیالانه دوباره خوابیدم و ساعت نُه بیدار شدم.

یکی از مهم ترین انگیزه های من برای زندگی پر نشاطم از من گرفته شده و شدم این..

از هوایِ دم کردۀ اتاق بدم می آید پنجرۀ اتاق ها را باز می کنم

صورتم را که می شویم به خودم در آینه نگاه می کنم هنوز زیبایی ام می درخشد

صبحانه ای به تنهایی می خورم پسرم از سر و صداهای من بیدار نمی شود 

حال فضای خانه خنک شده و نسیم خنکی به بازو و گردنم می خورد سرِحال می آیم.

آهنگ آرام و ملایمی می گذارم. اما از گوش کردنش دلم بیشتر بهانۀ دلتنگی می کند.

آهنگ شاد تری می گذارم. از ترانه اش به فکر فرو می روم. آرام می شوم؛

جانم تویی.. جانم تویی.. جانی و جانانم تویی.. آرامِ جانِ من کجاست..؟

پیشنهادِ خوش آهنگ امروزم : " جانم تویی.. با صدای بابک رادمنش "