دیشب قبل از این که به خواب روم با خدا از او حرف زدم.
در مورد او خیلی صمیمانه با خدا حرف زدم و برایش دعاهای خوب کردم
گاهی این همه دوست داشتن که در وجودم است خودم را هم متحیر می کند.
با یک نخ نامریی، ظریف به قلبم گره خورده نصفه شب هوای نقاشی به سرم زد اما..
ای عشق به شوقِ تو گذر می ......برچسب : نویسنده : 1memoir152a بازدید : 200