فقط برای تشکر از همسرم امتحان رو خوب دادم

ساخت وبلاگ

نمی دانستم چه کار کنم تکلیف خودم را نمی دانستم

به هر حال هنوز وقت رفتن نشده بود و زود بود که حاضر شوم

روی تختم دراز کشیدم خوابم نمی برد فکرم درگیر نبود نیاز به خواب داشتم اما نمی شد.

یاد امتحاناتم افتادم از تختم برخاستم پشت میز کارم نشستم سیستم را روشن کردم؛

وارد سایت دانشگاه شدم. خودم امیدوار بودم. وقتی نتبجه کار را دیدم از خودم تعجب کردم

بیشتر از آنچه فکر می کردم امتحانم را خوب داده بودم. از چهارده نمره، ده نمره را گرفته بودم.

دوست نداشتم از اتفاقاتم با کسی حرف بزنم؛ الان وقتش نبود،

همه درگیر بودند و کسی فعلا فرصتی برای من نداشت.

یک نفر هم به اعترافم گوش می کرد کافی بود.

فقط برای تشکر از آن همه شهریه که همسرم خرجم کرده بود تصمیم گرفته بودم که

هر طور شده امتحانم را عالی بدهم. وگرنه انگیره ها در من مُرده بود.

کاش از لحاظ مالی زیر دینِ همسرم نمی رفتم. کاش مجبورم نمی کرد که ادامه دهم.

ای عشق به شوقِ تو گذر می ......
ما را در سایت ای عشق به شوقِ تو گذر می ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1memoir152a بازدید : 150 تاريخ : دوشنبه 27 دی 1395 ساعت: 13:30