بعد از گپ زدن و کمی گفت و خند با پدر و مادرم، برایشان چای می آورم در سکوت چایم را می نوشم و به نقطه ای بی هدف خیره شدم. مادرم می گوید: ــ کجایی! تو فکر رفتی! ــ نه. سرم گیج میره به آشپزخانه ام می روم و به آن همه ظرف نشُسته زل می زنم ؛ گوشی ام را برمی دارم و هندزفری را به گوشم می زنم کتاب صوتی می گذارم صدایش را به اندازه ای می گذارم که صدای حرف زدن ها را بشنوم و لازم شده جواب دهم سینک را پر از آب گ, ...ادامه مطلب
مشاهده یادداشت خصوصی,این,چند,ماه,اخیر ...ادامه مطلب
چند روز پیش فیلم سینمایی " هفت ماهگی " را نگاه کردم. باران کوثری چقدر خوب بازی کرده بود و پگاه آهنگرانی چقدر متفاوت فیلم قشنگی بود اما متاثرم کرد دلم گرفت از تماشای فیلم چند ساعتی حوصله نداشتم اغلبِ مردها، قدرِ زن زندگی خود را نمی دانند. ساکت و سرد جلوی سینک ایستادم ظرف ها را شستم اگر آدم ها مرا به, ...ادامه مطلب